تحقق یک رویا بعد از کابوسهایم

آزمایش ها

چند وقته زدم تو کار رژیم گرفتن چون یهو خیلی چاق شدم ..البته به قول همسری میگه تو با کلی زحمت وزنتو کم میکنی بعد دوباره باردار میشی و وزنت بالا میره یه جورایی دلش برام میسوزه. رژیم کانادایی رو یک هفته گرفتم با کلی ناخونک زدن و 2-3 کیلو کم کردم ولی اونقدر که همسری جلوی من چیزای خوشمزه میخورد دق کردم توی اون یک هفته حالا هم رو آوردم به رژیم کالری شماری هنوز هیچی نشده 1 کیلو کم شدم خیلی خوشحالم .. امروز رفتم یدونه ترازوی دیجیتال آشپزخونه سبک خریدم که بتونم با خودمون ببریم کانادا چون بار سنگین نمیشه برد ..دیگه همه چی رو راحت میشه وزن کرد .. پا شدم رفتم مرکز شهر ترازو رو با کلی وسواس خریدم 85 تومن بعد اومدم خونه دیدم عین همون ترازو رو توی می شا...
23 آذر 1393

از این دکتر به اون دکتر

نزدیک 60 روز از کورتاژم میگذره اول هفته راه افتادم برم آزمایش های تکمیلی که دکتر رزاقی برام نوشته بود رو انجام بدم تصمیم گرفتم ماشین نبرم چون شب قبل خونه ثمین اینا دعوت بودیم و خیلی خسته بودم و شب رو تا صبح بیدار بودم و فکر میکردم به اتفاقایی که خونه ثمین افتاد برای همین خواب آبالو خواب آبالو با مترو رفتم تهران آزمایشگاه بهار ولی بهم گفتن باید برای آزمایش ناشتا میومدی و من دست از پا دراز تر برگشتم خونه حوصله حای دیگه رو نداشتم مامان اینا هم که جمعه خونه مون بودن و از حالشون باخبر بودم اینه که برگشتم خونه .. هفته قبل بعد از دوماه نوبت دکتر داشتم پیش دکتر افلاطونیان با همسر رفتیم بیمارستان لاله کلی معطل شدیم ولی از نظم و سیستم پذیرش بیمار بیما...
4 آذر 1393
1